دلسپرده

کاسه صبر موجود است ...شیکّ و نشکن

دلسپرده

کاسه صبر موجود است ...شیکّ و نشکن

دلسپرده

کسی که بی قرار شود و عاشق خدا شود خدا برای خودش انتخاب می کند و پر...

کلمات کلیدی

۶۱ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است


🔻 ادامه‌ی انحراف‌های صوفیه


5. هماهنگى صوفیه با جریان_هاى_طاغوتى: [این مطلب] از دیگر پیامدهاى تصوف است که تاریخ بر آن گواهى مى‌دهد. براى نمونه، «سعادت_علیشاه»، رییس فرقه‌ی نعمت_اللهیه جزو ندماى «ظل_السلطان»، مى‌گفت: «ما یک نفر زارع دهاتى درویشیم و نمى‌دانیم مشروطیت یا استبداد چه معنى دارد و این چنین کارى نداریم و مطیع امر دولت مى‌باشیم، خواه مشروطه باشد و خواه مستبد.»
«شیخ_عبدالله_مازندرانى» معروف به «حائرى»، حقوق‌بگیر انگلیس، ارادتمند «ملا_سلطان_گنابادى» و نیز «عبدالحسین_تیمورتاش» وزیر دربار رضاخان از ارادتمندان سلطان_علیشاه تا صالح_علیشاه بوده است. «سلطان حسین تابنده گنابادى» معتقد بوده است که روحانیون در امور دنیوى ـ که مربوط به امر دیانت نیست ـ موظف‌اند به اطاعت سلاطین و مقررات مملکتى و نباید مخالفت کنند؛ نمونه‌ی دیگر، دکتر «گنجویان» مدعى قطبیت ذهبیه‌ی اغتشاشیه است که فرارش بعد از انقلاب به انگلیس، به خوبى بر هماهنگى او با دربار «محمدرضاشاه» دلالت مى‌کند. انحراف‌های فراوان دیگرى در فِرق صوفیه از جمله سماع، رقص، شطحیات و... وجود دارد که تبیین آن‌ها مجال دیگرى را مى‌طلبد، ولى به هر حال وظیفه‌ی شرعى همگان از باب نهى از منکر، مقابله با این‌گونه بدعت‌هاست.

6. اباحه‌گرى: مشکل دیگر بسیارى از فرقه‌هاى صوفیه مسأله‌ی تساهل و تسامح و اباحى‌گرى است. سماع، آواز، غنا، آسیب‌هاى اخلاقى و انحرافات_جنسى و فاصله گرفتن از شریعت نیز، زاییده‌ی این انحراف بنیادین است و اصولاً برخى از گروندگان به تصوف نیز به همین جهت خود را آلوده مى‌سازند.

7. پشمینه_پوشى: انحراف دیگر پاره‌اى از صوفیان، پشمینه پوشى آن‌هاست که در اواخر قرن دوم هجرى در میان مسلمین رواج یافت و به همین جهت، نام صوفى بر آن‌ها نهاده شد. پیامبر_اکرم (ص) در سفارش‌هایش به «ابوذر غفارى»، فرمود: «در آخرالزمان، جماعتى خواهند بود که در تابستان و زمستان، پشم پوشند و گمان کنند که ایشان را به سبب این پشم پوشیدن، فضل و زیادى بر دیگران است. ملائکه آسمان و زمین، این گروه را لعنت مى‌کنند.» صوفیان معاصر گرچه کم‌تر اهل پشمینه پوشی‌اند، اما این ماهیت انحرافى را هم‌چنان دارند.

8. کشف و شهودهاى شیطانى: انحراف و بدعت‌های صوفیان را می‌توان زاییده‌ی مکاشفات_شیطانی هم دانست. برخی از مدعیان تصوف در اثر ریاضت‌های نامشروع، با شیطان در تماس بوده و خود و جامعه‌ی اسلامی را گرفتار شهودات ناصواب می‌کنند. بر اهل فن پوشیده نیست که کشف_و_شهود و اشراق بر دو نوع است. گاهى هم‌چون رؤیاهاى صادقه، شهود الهى، ربانى و قابل اعتمادند، اما در بسیارى از مواقع در اثر عواملى، شهود کاذب و شیطانى تحقق مى‌یابد.
پس عارفان حقیقى، اهل تهجّد و عبادت در مسجد و اهل شهادت و رشادت در میدان مبارزه و اهل تفقه_در_دین الهى‌اند و اسلام جامع‌نگر را ملاک زیستن مى‌دانند و این مظهر همان مناجات عارفین است که می‌فرماید: «و اجعلنا من اخص عارفیک و اصلح عبادک و اصدق طائعیک.»
مرحوم «علامه_طباطبایی» در جلد 6 المیزان می‌فرماید: «تصوف چیزی نیست که مسلمانان از پیش خود آن را ابداع کرده باشند، بلکه در امم گذشته مثل نصری، برهمانیه و بودیزم موجود بوده است و تصوف، طریقه‌ای است که از آن‌ها متأثر شده است.»

ادامه دارد....


  • دلسپرده



فرقه‌های صوفیه در عقاید و مناسک خود، گرفتار انحراف ها و بدعت های فراوانی هستند که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

1. خانقاه به عنوان محل ذکر و عبادت: خانقاه بنا به تصریح منابع صوفیه مانند: «نفحات الانس و طرایق الحقایق» به پیشنهاد «امیرى ترسا» در عصر «ابوهاشم_کوفى» ساخته شد و بدعت صوفیان به این است که آن را به دین و طریقت دینى منتسب مى‌سازند.

2. تأویل_قرآن: اولین بار جنید_بغدادى، تصمیم به تطبیق عقاید و اعمال صوفیان با آیات و اخبار گرفت و سپس «ابونصر_سراج» در کتاب «اللمع_فى_التصوف» و «ابوطالب_مکى» در «قوت_القلوب»، آن را دنبال کردند و براى اسلامى جلوه دادن عقاید و اعمال متصوفه، از معانى ظاهرى آیات بدون هیچ قرینه‌اى دست شسته و تفسیر به رأى را پیشه‌ی خود ساختند. تأویلات در آثار ذهبیه، از جمله کتاب «#طباشیر_الحکمة»، «شرح حدیث نور محمدى» نوشته‌ی «میرزا ابوالقاسم حسینى شیرازى» معروف به «آقا میرزا بابا»، متخلص به «راز شیرازى» هویداست.

3. اسلام گزینش‌گر: مشکل اساسى صوفیان در طول تاریخ، پذیرش گزینشى اسلام در مقابل اسلام جامع‌نگر بوده است. به قول دکتر «قاسم_غنى»، گاهى مشایخ_صوفیه به مقتضاى زمان، شرع را از شروط تصوف مى‌شمردند و گاهى هم قیودى مى‌گذاشتند و حتى برخى از صوفیان معتقدند که #شریعت، راه را نشان مى‌دهد و اگر انسان به مقصد رسید، حاجتى به شریعت ندارد.
«شیخ_لاهیجى» مى‌گوید: «چون بنده را دل پاکیزه گردد و به نهایت دوستى و محبت پروردگار رسد و ایمان به غیب در دل او استوار باشد، در چنین حال، تکلیف از وى برداشته شود و هر چند گناهان بزرگ مرتکب گردد، خداوند او را به دوزخ نبرد.» در حالی‌که بنابر نص قرآن و سنت آدمیان باید تا هنگام مرگ، احکام الهى را همراهى کنند.
انحراف اسلام گزینش‌گر در فرقه‌ی ذهبیه هم مشاهده مى‌شود. به عنوان مثال نسبت به احکام سیاسى و اجتماعى، بى‌مهرى نشان مى‌دهند و به همین دلیل، انقلاب_اسلامى و حرکت فقه_الاجتماع امام_خمینى (ره) را همراهى نکردند و حتی برخى از آن‌ها در نماز و پرداخت وجوهات و تقلید از مجتهد جامع الشرایط، کوتاهى مى‌ورزیدند.

مطلب دیگر این‌که از زمان «ملا سلطان گنابادى»، بنا بر این نهاده شد که اتباع فرقه، ده یک از درآمد خویش را به عنوان عشریه به رئیس فرقه بپردازند و آشکارا تمام آن را جایگزین زکات و خمس قلمداد مى‌کنند، در حالی‌که قرآن در زمینه‌ی خمس مى‌فرماید: «فان لله خمسه و للرسول و لذى القربى و الیتامى و المساکین و ابن السبیل» و به فتواى تمام فقهاى شرعیه، عُشریه جایگزین خمس نیست، افزون بر این‌که باید خمس به اذن مجتهد جامع الشرایط، مصرف شود و اقطاب و رؤساى فرقه‌هاى صوفیه، مجوز شرعى براى مصرف اموال شرعیه را ندارند.

4. بهره‌بردارى استعمار از تصوف: مطلب دیگرى است که نباید از آن غفلت کرد. براى نمونه، انگلیس براى اجراى طرح_هاى_استعمارى خود شخصى را به نام «صوفى_اسلام» از افغانستان، به عنوان امام_زمان عَلَم کرد و با لباس زهد و صورتى آراسته، او را سوار بر هودجى نمود و 300، 600 نفر فدایى اطراف هودج را احاطه کرده و 50 نفر شمشیر زن و مرید هم همراه او بود و به طرف خراسان حرکت کرد، خون‌ها ریخته شد و خرابى‌ها به بار آمد و سرانجام ارتش_ایران با کشتن صوفى اسلام و تمام فداییانش و تار و مار کردن سربازانش، آتش فتنه را خاموش کردند. استعمارگران از اوایل قرن نوزدهم به این نتیجه رسیدند که با ایجاد فرقه‌هاى به ظاهر مذهبى در جوامع اسلامى، بهتر مى‌توانند به اهداف سیاسى و استعمارى خود دست یابند و به همین دلیل، پشتیبان صوفیه و فرقه‌هاى آن بودند و پاره‌اى از اقطاب دراویش به جرگه‌ی فراماسونرى پیوستند.

ادامه دارد....


  • دلسپرده


چرا برخی از صوفیه به بهانه‌ی طریقت، از شریعت و احکام_شرعی فاصله می‌گیرند؟ یا به راحتی فتوای مراجع‌تقلید مبنی بر حرمتِ ساختن خانقاه و حرمت رفتن در مجالس صوفیه را مردود می‌شمارند؟ مجالس لهو و لعب،رقص و سماع حرام را مرتکب می‌شوند و دسته‌ای نیز به مواد_مخدر و مصرف مسکرات رو می‌آورند و رفتارهای نامشروع مرتکب می‌شوند!

فرقه‌های فعال جامعه‌ی معاصر ایران عبارت‌اند از:

1- نعمت_اللهی مونسیه

2- نعمت اللهی صفی_علی_شاهی

3- نعمت اللهی گنابادیه

4- اویسیه

5- مکتب (نورعلی_اللهی)

6- شمسیه

7- کمیلیه

8- اهل_حق

9- خاکساریه

 10- ذهبیه


البته فرقه‌های گنابادیه، ذهبیه، اهل حق و مکتب نسبت به سایر انشعاب‌های صوفیه فعالیت گسترده‌تری دارند.

 این فرقه‌ها را می‌توان با رویکردهای مختلفِ اجتماعی (مانند خدمات و خیانت‌های فرقه‌های صوفیه به مردم)

سیاسی و امنیتی (مانند ارتباط با رژیم‌های طاغوتی و #دولت_های_بیگانه)،

فقهی (مانند فتاوای فقها و محدثان)، تاریخی (مانند منشأ پیدایش، تحولات، تطورات و عوامل انشعاب‌های آن‌ها، 

اخلاقی (مانند آسیب‌ها و ناهنجاری‌های اخلاقی)،

 اعتقادی (بررسی و مطابقت یا عدم مطابقت عقاید آن‌ها با اعتقادات شیعه)

و ادبی (مانند بررسی آثار فارسی و ادبی فرقه‌های صوفیه) بررسی کرد.

ادامه دارد....
  • دلسپرده





 ما همه مصرف کننده ایم، پس  زندگی تان را مصرف کنید.

شما یک شیشه عطر را تا آخرین قطره مصرف می کنید. چرا؟ 

چون ارزشمند است. 


زندگی خیلی ارزشمندتر از این حرف هاست. تلاش کنید زندگی تان را تا جای ممکن مصرف کنید.


هیچ فرصتی از زندگی را برای 

"زندگی کردن" از دست ندهید. منظور این نیست که فقط کار کنید یا مال اندوزی کنید، نه! منظور این است که لحظه لحظه زندگی را لمس کنید. 

از زندگی تان زباله در نیاورید، تا آنجا که جا دارد، مصرف کنید. تمام استعدادهایی را که دارید، مصرف کنید و نگذارید استعدادها، توانایی و پتانسیل تان هدر برود.



  • دلسپرده

✨﷽✨


دختران مومن سه ویژگے دارند :


🌷متــکبر ،بــخیل و تــرسو هستند!🌷


🔺ﺍمیرالمؤمنین ﻋلے (علیه السلام) مے ﻓﺮﻣﺎﯾﻨﺪ :

ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﻣﻮﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﺻﻔﺖ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺮﺍے ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﺪ ﺍﺳﺖ ، ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ...


🔹ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺘﮑﺒﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ :

ﯾﻌﻨے ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﺑﺎ ﻗﺎﻃﻌﯿﺖ ﻭ ﺗﺮﺷﺮﻭیے

ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺑﺎ ﻋﺸﻮﻩ ﻭ ﺗﺒﺴﻢ

ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺑﭙﺮﻫﯿﺰﻧﺪ 


🔹ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﻫﻢ ؛

ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺑﺎ ﺷﺨصے ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﺩﺍﺭﺩ 


🔹ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺨﯿﻞ ﺑﺎﺷﺪ ؛

ﯾﻌﻨے ﺩﺭ ﺣﻔﻆ ﻣﺎل ﺧﻮﺩ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ،

ﮐﻤﺎﻝ ﺩﻗﺖ ﻭ ﻭﺳﻮﺍﺱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺮﺝ ﺩﻫﺪ 

ﻭ ﺍﻣﺎﻧﺖ ﺩﺍﺭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻫﻤﺴﺮ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺷﺪ


*ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼ‌ﻏﻪ ﻓﯿﺾ ﺍﻻ‌ﺳﻼ‌ﻡ-ﺣﮑﻤﺖ266،ﺹ1191

  • دلسپرده



🌱حضرت زهرا سلام الله علیها و امام علی علیه السلام و فضه برای شفای امام حسن و امام حسین علیهما السلام نذر روزه گرفتند. 

آن بزرگواران در هنگام شفای حسنین به نذر خود عمل کردند و سه روز روزه گرفتند، در آن وقت حضرت علی علیه السلام در شدت تهی دستی به سر می برد ، سه من جو قرض کرد ، فاطمه سلام الله علیها آن را آرد نموده و از آن نان پخت ، شب اول هنگام افطار مسکین به در خانه علی علیه السلام آمد و غذا طلبید ، آنها غذای خود را به او دادند ، و گرسنه ماندند .

روز دوم هنگام افطار ، یتیمی آمد و تقاضای غذا کرد ، آنها غذای خود را به او دادند و گرسنه ماندند .

روز سوم نیز هنگام افطار اسیری گرسنه آمد ، آنها غذای خود را به او دادند و آن شب را نیز با گرسنگی شدید به سر بردند .

صبح حضرت علی علیه السلام دست حسن و حسین علیهماالسلام را گرفت و نزد پیامبر آورد، پیامبر دید آنها از شدت گرسنگی می لرزند.

به خانه فاطمه رفت او را در محراب عبادت دید ، در این هنگام سوره دهر نازل شد که ایات پنجم تا یازدهم این سوره در ستایش انفاق و ایثار خاندان حضرت علی علیه السلام است در آیه هشتم می خوانیم:

و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا .

آنها غذای خود را با این که به آن غذا علاقه و نیاز دارند ، به مسکین و یتیم و اسیر می دهند.


📚منبع:الغدیرج3ص107

  • دلسپرده



روزی ﺍﻧﻮﺷﯿﺮﻭﺍﻥ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺟﻤﻠﻪ ﺣﮑﯿﻤﺎنه ﺍﯼ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﺻﺪ ﺳﮑﻪ ﻃﻼ ﺑﺪﻫﻨﺪ.


ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺰﺭﻋﻪﺍﯼ ﻣﯽ ﮔﺬﺷﺖ؛ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻧﻮﺩ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺎﺷﺘﻦ ﻧﻬﺎﻝ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﺍﺳﺖ. شاه ﺟﻠﻮ ﺭﻓﺖ ﻭﺍﺯ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ، ﻧﻬﺎﻝ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﺑﯿﺴﺖ ﺳﺎﻝ ﻃﻮﻝ ﻣﯽ ﮐﺸﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﺎﺭﺑﻨﺸﯿﻨﺪ ﻭ ﺛﻤﺮ ﺩﻫﺪ، ﺗﻮ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺳﻦ ﻭ ﺳﺎﻝ ﺑه چه امیدی ﻧﻬﺎﻝ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﻣﯽ ﮐﺎﺭﯼ؟

 

ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭﮔﻔﺖ : ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﮐﺎﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﺎ ﺧﻮﺭﺩﯾﻢ، ﻣﺎ ﻣﯽ ﮐﺎﺭﯾﻢ ﺗﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﺨﻮﺭﻧﺪ! سلطان ﺍﺯ ﺟﻮﺍﺏ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺧﻮﺷﺶ ﺁﻣﺪ ﻭﮔﻔﺖ: ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺟﻮﺍﺑﺖ ﺣﮑﯿﻤﺎﻧﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﭼﻬﺎﺭﺻﺪ ﺳﮑﻪ ﻃﻼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ.


ﭘﯿﺮﻣﺮﺩﺧﻨﺪﯾﺪ. شاه ﮔﻔﺖ : ﭼﺮﺍ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯼ ؟

ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﺯﯾﺘﻮﻥ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﯿﺴﺖ ﺳﺎﻝ ﺛﻤﺮﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﺍﻣﺎ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﻣﻦ ﺍﻻﻥ ﺛﻤﺮ ﺩﺍﺩ!!

باز ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﭼﻬﺎﺭﺻﺪ ﺳﮑﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ.


ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺧﻨﺪﯾﺪ، ﺍﻧﻮ ﺷﯿﺮﻭﺍﻥ ﮔﻔﺖ : ﺍین باﺭ ﭼﺮﺍ ﺧﻨﺪﯾﺪﯼ؟

ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﺯﯾﺘﻮﻥ ﺳﺎﻟﯽ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺛﻤﺮ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﺍﻣﺎ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﻣﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﻭﺑﺎﺭ ﺛﻤﺮ ﺩﺍﺩ ! مجددا ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﭼﻬﺎﺭﺻﺪ ﺳﮑﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺩﻭﺭ ﺷﺪ.


پرسیدند چرا با عجله میروید؟

 گفت: نود سال زندگیِ با انگیزه و هدفمند، از او مردی ساخته که تمام سخنانش سنجیده و حکیمانه است، پس لایق پاداش است.

اگر می ماندم خزانه ام را خالی میکرد!



  • دلسپرده


عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یَنْبَغِی لِلْمُؤْمِنِ أَنْ یَکُونَ فِیهِ ثَمَانِی خِصَالٍ وَقُوراً عِنْدَ الْهَزَاهِزِ ، صَبُوراً عِنْدَ الْبَلَاءِ، شَکُوراً عِنْدَ الرَّخَاءِ ،قَانِعاً بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ،  لَا یَظْلِمُ الْأَعْدَاءَ وَ لَا یَتَحَامَلُ لِلْأَصْدِقَاءِ، بَدَنُهُ مِنْهُ فِی تَعَبٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِی رَاحَةٍ.


🔻امام صادق(ع) فرمود: شایسته است مؤمن هشت ویژگی داشته باشد:


1⃣ در ناملایمات روزگار، سنگین(باوقار) باشد

2⃣ در هنگام نزول بلا بردبار باشد

3⃣ هنگام راحتی شکرگزار باشد

4⃣ به آنچه خداوند به او داده قانع باشد

5⃣ به دشمنان خود ظلم نکند

6⃣ بار خود به دوش دوستانش نیفکند

7⃣ بدنش از او خسته؛

8⃣ مردم از دست او آسوده باشند.


کافی، ج۲، ص۴۷

  • دلسپرده


خدایا دانشی ده ؛ غم نگیرم،

بده آرامشی ؛ ماتم نگیرم،

خدایا از شهامت بی نصیبم،

شهامت ده که آرامش بگیرم،

خدایا ؛ این تفاوت بر من آموز،

که در گمراهی مطلق نمیرم،

ابرها به آسمان تکیه میکنند،

درختان به زمین و انسانها به مهربانی یکدیگر...

گاهی دلگرمی یک دوست چنان معجزه میکند که انگار خدا در زمین کنار توست.

جاودان باد سایه دوستانی که شادی را علتند نه شریک،

و غم را شریکند نه دلیل...


  • دلسپرده

 

*روش برخورد با دنیا* 

پس از یاد خدا و درود! 

دنیای حرام چونان مار است، که پوستی نرم، و زهری کشنده دارد، پس از جاذبه های فریبنده آن روی گردان، زیرا زمان کوتاهی در آن خواهی ماند، و اندوه آن را از سر بیرون کن، زیرا که یقین به جدایی آن، و دگرگونی حالات آن داری، و آنگاه که به دنیا خو گرفته ای بیشتر بترس، زیرا که دنیاپرست تا به خوشگذرانی در دنیا اطمینان کرد او را به تلخ کامی کشاند، و هرگاه که به دنیا انس گرفت و آسوده شد، ناگاه به وحشت دچار می گردد...


📖

  • دلسپرده