- ۲ نظر
- ۰۵ اسفند ۹۶ ، ۰۶:۲۹
فرقههای صوفیه در عقاید و مناسک خود، گرفتار انحراف ها و بدعت های فراوانی هستند که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
1. خانقاه به عنوان محل ذکر و عبادت: خانقاه بنا به تصریح منابع صوفیه مانند: «نفحات الانس و طرایق الحقایق» به پیشنهاد «امیرى ترسا» در عصر «ابوهاشم_کوفى» ساخته شد و بدعت صوفیان به این است که آن را به دین و طریقت دینى منتسب مىسازند.
2. تأویل_قرآن: اولین بار جنید_بغدادى، تصمیم به تطبیق عقاید و اعمال صوفیان با آیات و اخبار گرفت و سپس «ابونصر_سراج» در کتاب «اللمع_فى_التصوف» و «ابوطالب_مکى» در «قوت_القلوب»، آن را دنبال کردند و براى اسلامى جلوه دادن عقاید و اعمال متصوفه، از معانى ظاهرى آیات بدون هیچ قرینهاى دست شسته و تفسیر به رأى را پیشهی خود ساختند. تأویلات در آثار ذهبیه، از جمله کتاب «#طباشیر_الحکمة»، «شرح حدیث نور محمدى» نوشتهی «میرزا ابوالقاسم حسینى شیرازى» معروف به «آقا میرزا بابا»، متخلص به «راز شیرازى» هویداست.
3. اسلام گزینشگر: مشکل اساسى صوفیان در طول تاریخ، پذیرش گزینشى اسلام در مقابل اسلام جامعنگر بوده است. به قول دکتر «قاسم_غنى»، گاهى مشایخ_صوفیه به مقتضاى زمان، شرع را از شروط تصوف مىشمردند و گاهى هم قیودى مىگذاشتند و حتى برخى از صوفیان معتقدند که #شریعت، راه را نشان مىدهد و اگر انسان به مقصد رسید، حاجتى به شریعت ندارد.
«شیخ_لاهیجى» مىگوید: «چون بنده را دل پاکیزه گردد و به نهایت دوستى و محبت پروردگار رسد و ایمان به غیب در دل او استوار باشد، در چنین حال، تکلیف از وى برداشته شود و هر چند گناهان بزرگ مرتکب گردد، خداوند او را به دوزخ نبرد.» در حالیکه بنابر نص قرآن و سنت آدمیان باید تا هنگام مرگ، احکام الهى را همراهى کنند.
انحراف اسلام گزینشگر در فرقهی ذهبیه هم مشاهده مىشود. به عنوان مثال نسبت به احکام سیاسى و اجتماعى، بىمهرى نشان مىدهند و به همین دلیل، انقلاب_اسلامى و حرکت فقه_الاجتماع امام_خمینى (ره) را همراهى نکردند و حتی برخى از آنها در نماز و پرداخت وجوهات و تقلید از مجتهد جامع الشرایط، کوتاهى مىورزیدند.
مطلب دیگر اینکه از زمان «ملا سلطان گنابادى»، بنا بر این نهاده شد که اتباع فرقه، ده یک از درآمد خویش را به عنوان عشریه به رئیس فرقه بپردازند و آشکارا تمام آن را جایگزین زکات و خمس قلمداد مىکنند، در حالیکه قرآن در زمینهی خمس مىفرماید: «فان لله خمسه و للرسول و لذى القربى و الیتامى و المساکین و ابن السبیل» و به فتواى تمام فقهاى شرعیه، عُشریه جایگزین خمس نیست، افزون بر اینکه باید خمس به اذن مجتهد جامع الشرایط، مصرف شود و اقطاب و رؤساى فرقههاى صوفیه، مجوز شرعى براى مصرف اموال شرعیه را ندارند.
4. بهرهبردارى استعمار از تصوف: مطلب دیگرى است که نباید از آن غفلت کرد. براى نمونه، انگلیس براى اجراى طرح_هاى_استعمارى خود شخصى را به نام «صوفى_اسلام» از افغانستان، به عنوان امام_زمان عَلَم کرد و با لباس زهد و صورتى آراسته، او را سوار بر هودجى نمود و 300، 600 نفر فدایى اطراف هودج را احاطه کرده و 50 نفر شمشیر زن و مرید هم همراه او بود و به طرف خراسان حرکت کرد، خونها ریخته شد و خرابىها به بار آمد و سرانجام ارتش_ایران با کشتن صوفى اسلام و تمام فداییانش و تار و مار کردن سربازانش، آتش فتنه را خاموش کردند. استعمارگران از اوایل قرن نوزدهم به این نتیجه رسیدند که با ایجاد فرقههاى به ظاهر مذهبى در جوامع اسلامى، بهتر مىتوانند به اهداف سیاسى و استعمارى خود دست یابند و به همین دلیل، پشتیبان صوفیه و فرقههاى آن بودند و پارهاى از اقطاب دراویش به جرگهی فراماسونرى پیوستند.
ادامه دارد....
ما همه مصرف کننده ایم، پس زندگی تان را مصرف کنید.
شما یک شیشه عطر را تا آخرین قطره مصرف می کنید. چرا؟
چون ارزشمند است.
زندگی خیلی ارزشمندتر از این حرف هاست. تلاش کنید زندگی تان را تا جای ممکن مصرف کنید.
هیچ فرصتی از زندگی را برای
"زندگی کردن" از دست ندهید. منظور این نیست که فقط کار کنید یا مال اندوزی کنید، نه! منظور این است که لحظه لحظه زندگی را لمس کنید.
از زندگی تان زباله در نیاورید، تا آنجا که جا دارد، مصرف کنید. تمام استعدادهایی را که دارید، مصرف کنید و نگذارید استعدادها، توانایی و پتانسیل تان هدر برود.
✨﷽✨
دختران مومن سه ویژگے دارند :
🌷متــکبر ،بــخیل و تــرسو هستند!🌷
🔺ﺍمیرالمؤمنین ﻋلے (علیه السلام) مے ﻓﺮﻣﺎﯾﻨﺪ :
ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﻣﻮﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﺻﻔﺖ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺮﺍے ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﺪ ﺍﺳﺖ ، ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ...
🔹ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺘﮑﺒﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ :
ﯾﻌﻨے ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﺑﺎ ﻗﺎﻃﻌﯿﺖ ﻭ ﺗﺮﺷﺮﻭیے
ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺑﺎ ﻋﺸﻮﻩ ﻭ ﺗﺒﺴﻢ
ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺑﭙﺮﻫﯿﺰﻧﺪ
🔹ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﻫﻢ ؛
ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺑﺎ ﺷﺨصے ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﺩﺍﺭﺩ
🔹ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺨﯿﻞ ﺑﺎﺷﺪ ؛
ﯾﻌﻨے ﺩﺭ ﺣﻔﻆ ﻣﺎل ﺧﻮﺩ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ،
ﮐﻤﺎﻝ ﺩﻗﺖ ﻭ ﻭﺳﻮﺍﺱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺮﺝ ﺩﻫﺪ
ﻭ ﺍﻣﺎﻧﺖ ﺩﺍﺭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻫﻤﺴﺮ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺷﺪ
*ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ ﻓﯿﺾ ﺍﻻﺳﻼﻡ-ﺣﮑﻤﺖ266،ﺹ1191
🌱حضرت زهرا سلام الله علیها و امام علی علیه السلام و فضه برای شفای امام حسن و امام حسین علیهما السلام نذر روزه گرفتند.
آن بزرگواران در هنگام شفای حسنین به نذر خود عمل کردند و سه روز روزه گرفتند، در آن وقت حضرت علی علیه السلام در شدت تهی دستی به سر می برد ، سه من جو قرض کرد ، فاطمه سلام الله علیها آن را آرد نموده و از آن نان پخت ، شب اول هنگام افطار مسکین به در خانه علی علیه السلام آمد و غذا طلبید ، آنها غذای خود را به او دادند ، و گرسنه ماندند .
روز دوم هنگام افطار ، یتیمی آمد و تقاضای غذا کرد ، آنها غذای خود را به او دادند و گرسنه ماندند .
روز سوم نیز هنگام افطار اسیری گرسنه آمد ، آنها غذای خود را به او دادند و آن شب را نیز با گرسنگی شدید به سر بردند .
صبح حضرت علی علیه السلام دست حسن و حسین علیهماالسلام را گرفت و نزد پیامبر آورد، پیامبر دید آنها از شدت گرسنگی می لرزند.
به خانه فاطمه رفت او را در محراب عبادت دید ، در این هنگام سوره دهر نازل شد که ایات پنجم تا یازدهم این سوره در ستایش انفاق و ایثار خاندان حضرت علی علیه السلام است در آیه هشتم می خوانیم:
و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا .
آنها غذای خود را با این که به آن غذا علاقه و نیاز دارند ، به مسکین و یتیم و اسیر می دهند.
📚منبع:الغدیرج3ص107
روزی ﺍﻧﻮﺷﯿﺮﻭﺍﻥ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺟﻤﻠﻪ ﺣﮑﯿﻤﺎنه ﺍﯼ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﺻﺪ ﺳﮑﻪ ﻃﻼ ﺑﺪﻫﻨﺪ.
ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺰﺭﻋﻪﺍﯼ ﻣﯽ ﮔﺬﺷﺖ؛ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻧﻮﺩ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺎﺷﺘﻦ ﻧﻬﺎﻝ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﺍﺳﺖ. شاه ﺟﻠﻮ ﺭﻓﺖ ﻭﺍﺯ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ، ﻧﻬﺎﻝ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﺑﯿﺴﺖ ﺳﺎﻝ ﻃﻮﻝ ﻣﯽ ﮐﺸﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﺎﺭﺑﻨﺸﯿﻨﺪ ﻭ ﺛﻤﺮ ﺩﻫﺪ، ﺗﻮ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺳﻦ ﻭ ﺳﺎﻝ ﺑه چه امیدی ﻧﻬﺎﻝ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﻣﯽ ﮐﺎﺭﯼ؟
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭﮔﻔﺖ : ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﮐﺎﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﺎ ﺧﻮﺭﺩﯾﻢ، ﻣﺎ ﻣﯽ ﮐﺎﺭﯾﻢ ﺗﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﺨﻮﺭﻧﺪ! سلطان ﺍﺯ ﺟﻮﺍﺏ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺧﻮﺷﺶ ﺁﻣﺪ ﻭﮔﻔﺖ: ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺟﻮﺍﺑﺖ ﺣﮑﯿﻤﺎﻧﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﭼﻬﺎﺭﺻﺪ ﺳﮑﻪ ﻃﻼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ.
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩﺧﻨﺪﯾﺪ. شاه ﮔﻔﺖ : ﭼﺮﺍ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯼ ؟
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﺯﯾﺘﻮﻥ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﯿﺴﺖ ﺳﺎﻝ ﺛﻤﺮﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﺍﻣﺎ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﻣﻦ ﺍﻻﻥ ﺛﻤﺮ ﺩﺍﺩ!!
باز ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﭼﻬﺎﺭﺻﺪ ﺳﮑﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ.
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺧﻨﺪﯾﺪ، ﺍﻧﻮ ﺷﯿﺮﻭﺍﻥ ﮔﻔﺖ : ﺍین باﺭ ﭼﺮﺍ ﺧﻨﺪﯾﺪﯼ؟
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﺯﯾﺘﻮﻥ ﺳﺎﻟﯽ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺛﻤﺮ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﺍﻣﺎ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﻣﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﻭﺑﺎﺭ ﺛﻤﺮ ﺩﺍﺩ ! مجددا ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﭼﻬﺎﺭﺻﺪ ﺳﮑﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺩﻭﺭ ﺷﺪ.
پرسیدند چرا با عجله میروید؟
گفت: نود سال زندگیِ با انگیزه و هدفمند، از او مردی ساخته که تمام سخنانش سنجیده و حکیمانه است، پس لایق پاداش است.
اگر می ماندم خزانه ام را خالی میکرد!
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یَنْبَغِی لِلْمُؤْمِنِ أَنْ یَکُونَ فِیهِ ثَمَانِی خِصَالٍ وَقُوراً عِنْدَ الْهَزَاهِزِ ، صَبُوراً عِنْدَ الْبَلَاءِ، شَکُوراً عِنْدَ الرَّخَاءِ ،قَانِعاً بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ، لَا یَظْلِمُ الْأَعْدَاءَ وَ لَا یَتَحَامَلُ لِلْأَصْدِقَاءِ، بَدَنُهُ مِنْهُ فِی تَعَبٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِی رَاحَةٍ.
🔻امام صادق(ع) فرمود: شایسته است مؤمن هشت ویژگی داشته باشد:
1⃣ در ناملایمات روزگار، سنگین(باوقار) باشد
2⃣ در هنگام نزول بلا بردبار باشد
3⃣ هنگام راحتی شکرگزار باشد
4⃣ به آنچه خداوند به او داده قانع باشد
5⃣ به دشمنان خود ظلم نکند
6⃣ بار خود به دوش دوستانش نیفکند
7⃣ بدنش از او خسته؛
8⃣ مردم از دست او آسوده باشند.
کافی، ج۲، ص۴۷
*روش برخورد با دنیا*
پس از یاد خدا و درود!
دنیای حرام چونان مار است، که پوستی نرم، و زهری کشنده دارد، پس از جاذبه های فریبنده آن روی گردان، زیرا زمان کوتاهی در آن خواهی ماند، و اندوه آن را از سر بیرون کن، زیرا که یقین به جدایی آن، و دگرگونی حالات آن داری، و آنگاه که به دنیا خو گرفته ای بیشتر بترس، زیرا که دنیاپرست تا به خوشگذرانی در دنیا اطمینان کرد او را به تلخ کامی کشاند، و هرگاه که به دنیا انس گرفت و آسوده شد، ناگاه به وحشت دچار می گردد...
📖