⛔️ جریان شناسی صوفیه (قسمت چهارم )
امام صادق (ع) در مورداولین_صوفی (مخترع تصوف یعنی ابوهاشم_کوفی) میفرمایند:
«انّه کان فاسدَ العقیده جداً و هو الذّی اِبتَدَع مذهباً یقال له التصوف و جَعلَه َمفرّا لعقیدتِه الخبیثه.» یعنی: «همانا او (ابوهاشم) فساد جدی عقیدتی دارد؛ او کسی است که مذهبی را بدعت گذاشت که تصوف نامیده شد و آن را محل فراری برای عقیدهی خبیث خود قرار داد.»[1]
از امام_رضا (ع) نیز روایاتی در نکوهش صوفیه وارد شده است که فرمود: «مَن ذُکرَ عِندَه الصوفیه و لَم یُنکرهم بِلسانه و قلبِه فلَیسَ منّا و مَن اَنکَرهم فَکانّما جاهَد الکُفّار بَینَ یدی رسول الله.» یعنی: «هر کس نزد او از صوفیه سخنی به میان آید و با زبان و دل آنها را انکار نکند، از ما نیست و هر کس ایشان را انکار کند مانند این است که در حضور رسول خدا (ص) با کفار جهاد نموده است.»[2]
صوفیان برای تفرقه در اجتماعات مسلمین و کاهش نقش مسجد، نماز_جمعه و جماعات، عبادتگاههای فردی و خانقاهها را رونق بخشیدند. مشهور است که اولین خانقاه را یک پادشاه مسیحی در «رمله» در سرزمین شام ساخت؛ بر کسی پوشیده نیست که سازندگان خانقاهها هدفی جز... تضعیف_مساجد نداشتند. چون به همان میزانی که مساجد حرکتساز و سازنده بودند، خانقاهها نقش تخریبی و تخدیری داشتند. دشمن میدید مساجد محل برگزاری نماز جمعه و جماعت، سازماندهی مجاهدین، طرح مباحث علمی و عقلی و ترویج فرهنگ کار و تلاش است، از این رو با احداث خانقاه در مقابل مساجد به ترویج تفرقه، تنبلی و تنپروری، تکدی، نفی عقل، علم و مقابله با شریعت متعالی اسلام پرداختند.
هم اکنون در بسیاری از خانقاهها، مفاسد_اخلاقی، استعمال بنگ و حشیش، موسیقی، رقص سماع و سایر موارد خلاف شرع رایج است. معمولاً دراویش و اقطاب آنان با درس و بحث، علوم عقلی و تجربی مبارزه کردهاند و به دروغ مدعی کشف_و_شهود و فنای در حق شدهاند. همچنین بیشتر علمای اصولی و مراجع تقلید با صوفیه مخالفت نموده و مطالبی بر ضد آنان نگاشتهاند که به چند نمونه، خواهیم پرداخت:
1️⃣ عالم و محقق بزرگ «ملاصدرای شیرازی» در کتاب «کسر اصنام الجاهلیه» در مورد صوفیه مینویسد: «صوفیان تمسک و عمل به قرآن را رها کرده و عقل و شعور خود را تعطیل نمودهاند و به گفتههای غیبی اقطاب نادان خود همچون وحی چنگ زدهاند. این افراد اهل عمل صالح نیستند و خود را غرق غنا، لهو، لعب و شهوات کردهاند، آنان نزد مریدان احمق خود، ادعای وصول الی الله دارند در حالی که خدا میداند آنان فاجر، منافق و دروغگو هستند.»
2️⃣ امام_خمینی (ره) نیز در کتاب «چهل_حدیث» در خصوص علمستیزی دراویش مینویسد: «چون دست دراویش از علوم تهی است، علم را خار طریق و اهل علم را شیطانِ راه سالک میشمارند. این افراد، فهمیده یا نفهمیده پارهای از اصطلاحات جاذب را به خورد عوام بیچاره داده و گمان کردهاند به لفظ مجذوب_علی_شاه یا محبوب_علی_شاه حال جذبه و حب دست میدهد و گاه وقاحت را از حد گذرانده و خود را دارای مقام ولایت کلّیه دانستهاند که منشأ آن تکبر، جهل و بیاستعدادی آنان است.»[3]
3️⃣ آیت الله العظمی مرعشی نجفی میفرمایند: «حادثهی پیدایش_تصوف در اسلام از بزرگترین مصیبتهاست. با ورود تصوف در اسلام، اساس اسلام ویران شد و در پایههای آن شکاف ایجاد شد. اینجانب پس از بررسیهای بسیار و اندیشهی عمیق در سخنان صوفیان به اهداف آنان پی بردم. من پس از ملاقات با اقطاب_صوفیه به این نتیجه رسیدم که نقطهی آغازین این مصیبت، رهبانیت مسیحی است که برخی از سنّیمذهبان مانند حسن_بصری، شبلی، معروف_کرخی، طاووس_زهری و جنید_بغدادی تصوف را از راهبان_مسیحی اخذ نمودند و سپس تصوف به تشیع نیز سرایت نمود.»[4]
4️⃣ «علامه_طباطبایی» در تفسیر المیزان میفرمایند: «صوفیه براى سیر و سلوک آداب و رسوم خاصى را که در شریعت وجود نداشت به وجود آوردند و راههاى جدیدى را پیوسته به آن افزوده و شرع را کنار گذاشتند. تا اینکه به جایى رسیدند که شریعت را کنار گذاشته و در محرمات غوطهور شدند و واجبات را ترک کردند و در آخر منتهى به تکدى و استعمال بنگ و افیون شدند که این حالت، آخرین حالت تصوف است که مقام_فنا نامیده مىشود.»[5]
📚 مراجع:
1. حدیقه الشیعه، مقدس اردبیلی، ص564
2. سفینه البحار، ج2، ص57
3. چهل حدیث، امام خمینی(ره)، ص83
4. احقاق الحق وازهاق الباطل، ج1، ص185
5. تفسیر المیزان، محمدحسین طباطبایی، ج5، ص282 (قم: انتشارات مؤسسهی نشر اسلامی)
ادامه دارد....
- ۹۶/۱۲/۰۹