🔹ادامه نقد دراویش گنابادی🔹 ص۳
عدم اخلاص در عمل و دنیاطلبی فرقهی نعمتاللهیه
از جمله دلایل ما بر بطلان فرقهی ضالهی نعمت اللهیه، عدم اخلاص در عمل و عدم وحدت میان شاخههای این فرقه است. اگر انسان به عرفان الهی دست یافته و از منیت و دنیا طلبی فاصله گرفته است پس وجود کشمکش برای رسیدن به ریاست فرقه و انشعابهای متعدد و ایجاد فرقههای گوناگون در میان دراویش نعمت اللهی، حاکی از عدم اخلاص و ادعای دروغین آنان نیست. در حال حاضر هر یک از شاخههای منشعب شده از فرقهی نعمت اللهیه نظیر کوثریه، شمسیه، گنابادیه، مونس علیشاهیه و غیره یک قطب خاص دارند و معلوم نیست کدام یک محور و مرکز عالم هستی و واسطهی فیض هستند. به عنوان مثال پس از «ملاسلطان»، «صالح علیشاه» به صورت موروثی قطب شد در حالی که «کیوان قزوینی» برای احراز مقام قطب دیگ جوش داده بود و تا کنون نیز منصب قطب، در این فرقه موروثی است. البته عباسعلی کیوان قزوینی (منصور علیشاه) در دوران صالحعلیشاه از این فرقه جدا شده و چند ردّیه برضد آنان نوشت.
از دیگر دلایل انحراف فرقهی نعمت اللهیه، تجملگرایی و اشرافیگری است. شاه نعمت الله ولی در ماهان کرمان به عنوان یک فئودال بزرگ، زندگی شاهانه داشت؛ همچنین سایر اقطاب و مشایخ این فرقه رفاه طلب بودند به خصوص از زمانی که به هندوستان رفتند مانند آقاخانیها، شاهانه زندگی میکردند و همواره در اسم طریقتی خود پسوند شاه را یدک میکشیدند. گنابادیها با شاهان قاجار و پهلوی نیز ارتباط دوستانهای داشتند و هم اکنون هم دکتر نورعلی تابنده (مجذوبعلی شاه) در پاسداران در خانهای مجلل و بسیار گران قیمت زندگی میکند و در عین حالمیگوید ما فقرا، دنیا را سه طلاقه کردهایم.
سرقت آثار علمی دیگران و انتشار آنها به نام اقطاب فرقه
فرقهی نعمت اللهی گنابادی در این زمینه سابقهی بسیار خرابی دارد، اکثر کتب و تألیفاتی که به نام اقطاب گنابادی منتشر شده است، اثر مشایخ فرقه و یا نویسندگان گمنام است که با پول و رشوه، به نام قطب منتشر شده است. به عنوان نمونه هنگامی که دانشمند این فرقه عباسعلی کیوان قزوینی که زمانی از مشایخ ملاسلطان بود، توبه میکند؛ تمام آثار او به نام فرقه و بعضاً به نام سایر اقطاب گنابادی منتشر میشود. تفسیر «بیان السعاده» نیز نمونهی بارز سرقت آثار دیگران توسط اقطاب گنابادی است.
به نوشتهی «آقا بزرگ تهرانی» و اکثر کتاب شناسان، تفسیر عرفانی بیان السعاده نوشتهی «مخدوم علی شاه مهائمی کوکنی» است که ملا سلطان آن را به نام خود مصادره و منتشر کرده است. متأسفانه فرقهی نعمت اللهی گنابادی پس از این که حضرت امام خمینی(ره) در تفسیر سورهی «حمد» از تفسیر بیان السعاده نام برد، حداکثر سوء استفاده را نمودند و این طور تبلیغ کردند که امام قطب آنان یعنی ملاسلطان را تأیید کرده است. در حالی که امام در تفسیر سورهی حمد فقط از این تفسیر به عنوان یک تفسیر عرفانی نام برده است، وگرنه امام به عنوان یک مرجع اصولی و مبارز، به هیچ وجه صوفیگری و درویش بازی را قبول ندارد.
@mohamadrezahadadpour
- ۹۶/۱۲/۰۲