دلسپرده

کاسه صبر موجود است ...شیکّ و نشکن

دلسپرده

کاسه صبر موجود است ...شیکّ و نشکن

دلسپرده

کسی که بی قرار شود و عاشق خدا شود خدا برای خودش انتخاب می کند و پر...

کلمات کلیدی

۶۱ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است




.

  • دلسپرده



🌼وقتی خداوند متعال در قیامت اعلام می‌کند:

 هر کسی که بر گردن من حق دارد، بلند شود.


همه  تعجب می‌کنند. 

🌺از سوی خدا خطاب می‌آید:

🔰 هر کسی هنگام نزاع از خود بخشش نشان داده، تا مسأله اصلاح شود، بر گردن من حقی دارد.

📖 قرآن می‌فرماید:

🍃⚜فمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمینَ
سوره شوری، آیه ۴۰

✨خدا می‌فرماید:

"اجرت بر من است"😍😍

🔹انسان باید خیلی کوچک باشد، 


که این مدال و این جایگاه را رها کرده و بگوید:


نه، من نمی‌بخشم،


من می‌خواهم دلم را خنک کنم!!


  • دلسپرده

به حباب نگران لب یک رود قسم

و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت

غصه هم میگذرد

آنچنانی که فقط خاطره ای خواهدماند..

لحظه ها عریانند.

به تن لحظه خود،جامه اندوه مـپوشان هرگز...!!

زندگی ذره کاهیست،

که کوهش کردیم،

زندگی نام نکویی ست،

که خارش کردیم،

زندگی نیست بجز نم نم باران بهار،

زندگی نیست بجزدیدن یار

زندگی نیست بجزعشق،

بجزحرف محبت به کسی،

ورنه هرخاروخسی،

زندگی کرده بسی،

زندگی تجربه تلخ فراوان دارد

دوسه تاکوچه وپس کوچه واندازه

 یک عمر بیابان دارد.


🌹سهراب سـپهری🌹

  • دلسپرده

🔘چرا بعضی‌ها ضعف آمریکا را باور نمی‌کنند؟
🔘«مؤمن به طاغوت» ممکن است اهل نماز و روزه هم‌ باشد!


🔻در قرآن کریم، دربارۀ «طاغوت» دو تعبیر مهم و عجیب وجود دارد: یکی «ایمان به طاغوت» و دیگری «عبد طاغوت». خدا در قرآن می‌فرماید: «بعضی‌ها مؤمن به طاغوت هستند» واقعاً معنای این جمله چیست؟ مؤمن به طاغوت چه ویژگی‌های دارد؟

🔻به نظر می‌رسد «مؤمن به طاغوت» کسی است که:
1️⃣- آن‌قدر تحت تأثیر هیمنۀ طاغوت است، یا آن‌قدر شیفتۀ نظام طاغوتی است که عیب‌های طاغوت را نمی‌بیند.
2️⃣- سخنان طاغوت را به‌صورت تعبدی و بدون تحقیق و بررسی می‌پذیرد و عیوب طاغوت را برای خودش توجیه می‌کند.
3️⃣- تفکر و منش طاغوتی را آن‌قدر معقول می‌داند که حتی آن را مقدّس می‌شمرد!
4️⃣- به خودش اجازۀ اندیشیدن در نقد طاغوت نمی‌دهد.

🔺همۀ این ویژگی‌ها در غرب‌زدگان دیده می‌شود. تمدن غرب با همۀ ویژگی‌های مثبتی که احیاناً می‌شود برای آن برشمرد، یک تمدن طاغوتی است؛ چون در ساختار و ذات خودش نمی‌تواند حقوق انسان‌ها را رعایت کند.

🔻اگر به یک غرب‌زده بگویید که «آمریکا ضعیف است و احمقانه رفتار می‌کند» باور نمی‌کند؛ چون به قدرت و هوشمندی آمریکا ایمان آورده است، هرچند موارد نقض آن را آشکارا می‌بیند. 

🔻حتی در مواردی که به‌صورت تجربی ضعف و حماقت آمریکا را برای او اثبات می‌کنید و به او می‌گویید «دیدی که در این موارد ضعیف است!» هرگز قبول نمی‌کند و می‌گوید: نه، آنها حساب‌شده عمل می‌کنند! این ناشی از ایمان او به طاغوت است.

🔻کسی که حماقت دشمنان دین را باور نکند، نوعی ایمان به طاغوت دارد. امام خمینی(ره) عمیقاً کافر به طاغوت بود، به همین دلیل می‌فرمود: «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند»

👌مؤمن به طاغوت، ممکن است نماز ‌بخواند و روزه هم بگیرد؛ اما باورش این است که ما نمی‌توانیم بدون یک ساختار طاغوتی زندگی کنیم. غرب‌زدگی، ایمان به طاغوت و ساختار اجتماعی و سبک زندگی طاغوتی است.

👤علیرضا پناهیان- ۹۶.۱۱.۱۶
🚩دانشگاه صنعتی شریف


  • دلسپرده


🔸 به گزارش رای الیوم چاپ لندن، یکی از افسران بلند پایه در مرکز اطلاعات نظام ارتش اسرائیل که به دلیل حساسیت موضوع نام او فاش نشد، در دید‌ار با تعدادی از تحلیلگران رسانه های عبری گفت:چالش بزرگی که در برابر یگان 8200 ارتش قرار دارد، جمع آوری اطلاعات در مورد ایران است که جمعیت آن به بیش از 80میلیون نفر می رسد.


🔸 افسر صهیونیستی در ادامه صحبتهایش با روزنامه نگاران اسرائیلی اقرار کرد که ایران از حیث پیشرفت تکنولوژی دولت بزرگی محسوب می شود که جنگ الکترونیک با آن با دیگر جنگهایی که دولت عبری در وطن عربی وارد آن شده، متفاوت است؛ چرا که از جهت سلاحهایی که در اختیار دارد و همچنین تکنولوژی پیشرفته اش، در بالاترین پله نردبان دشمنان اسرائیل ایستاده است. علاوه بر این، مسئول اسرائیلی بر این نکته تاکید کرد که جنگ سایبری می تواند تحولات مهمی را در ایران ایجاد کند، بی آنکه تفصیل بیشتری در این باره ارائه دهد.


🔸 افسر اسرائیلی همچنین مدعی شد یگان 8200 با مشارکت یگان دفاعی دولت عبری موفق به خنثی نمودن حمله سایبری ایران به دفاتر حکومتی در تل آویو شده است. بخش بزرگی از نیروهای فعال در این یگان با زبان فارسی و عربی اشنایی کامل دارند و تعداد زیادی از آنها بیش از دو دهه پیش به اسرائیل مهاجرت کرده و یا نسب آنها به خانواده های اصیل ایرانی می رسد!



  • دلسپرده

✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼



💦یک جوی اگر خشک و بی‌آب باشد، خس و خاشاک در آنجا جمع می‌شوند. 

🍁🍂🍁🍂🍁

جوی بی آب، نه جایی را سبز می‌کند و نه کسی هوس می‌کند کنارش بنشیند. 

🍂🍁🍂🍁🍂

 👈ما آدم‌ها هم مثل جوی آبیم. 

هیچ چیز برای جوی مثل آب نمی‌شود. 


💯و هیچ چیز هم برای ما مثل خدا نخواهد شد. 


یعنی هیچ چیزی جای خدا را پر نمی‌کند. 

✔️✔️✔️


پر شویم از خدا وگرنه پر می‌شویم از خس و خاشاک و گرد و غبار گناه! 

✅💯✅


💞اگر خدا را بیاوریم در زندگی، زیبا می‌شویم، تماشایی می‌شویم؛ هم خود سبز می‌شویم و هم پیرامون خود را سبز و سرسبز خواهیم کرد.🌾🍃🌾🍃🌾🍃

  • دلسپرده


♨️در تاریخ آمده است ، به رسم قدیم روزی شاه عباس کبیر در اصفهان به خدمت عالم زمانه " شیخ بهائی" رسید. پس از سلام واحوالپرسی از شیخ پرسید: « در برخورد با افراد اجتماع  " اصالت ذاتی" آنها بهتر است یا "تربیت خانوادگی" شان ؟  


   شیخ گفت : هر چه نظر حضرت اشرف باشد همان است، ولی به نظر من " اصالت " ارجح است.شاه برخلاف او گفت: شک نکنید که "تربیت" مهم تر است! بحث میان آن دو بالا گرفت و هیچیک نتوانستندیکدیگر را قانع کنند. بناچار، شاه برای اثبات حقانیت خود، او را به کاخ دعوت کرد تا حرفش رابه کرسی نشاند.


فردای آن روز هنگام غروب، شیخ به کاخ رسید. بعد از تشریفات اولیه،وقت شام فرارسید. سفره ای بلند پهن کردند ولی چون چراغ وبرقی نبود، مهمانخانه سخت تاریک بود در این لحظه پادشاه دستی به کف زد و با اشاره او، چهارگربه شمع به دست حاضر شدند وآنجا را روشن کردند!درهنگام ِ شام ، شاه دستی پشت شیخ زد و گفت: دیدی گفتم "تربیت" از "اصالت" مهم تر است! مااین گربه های نا اهل را اهل و رام کردیم که این نتیجه ی اهمیت " تربیت " است.


شیخ در عین اینکه هاج و واج مانده بود گفت من فقط به یک شرط حرف شما را می پذیرم و آن اینکه فردا هم گربه ها مثل امروز چنین کنند!! شاه که از حرف شیخ سخت تعجب کرده بود، گفت: این چه حرفیست؟ فردا مثل امروز وامروز هم مثل دیروز!!! کار آنها اکتسابی است که با تربیت و ممارست وتمرین زیاد انجام می شود.


ولی شیخ دست بردار نبود که نبود تا جایی که شاه عباس را مجبور کرد تا این کار را فردا تکرار کند. لذا شیخ، فکورانه به خانه رفت.او وقتی از کاخ برگشت بیدرنگ دست به کار شد. چهار جوراب برداشت و چهار موش  بخت برگشته در آن نهاد.


فردا او باز طبق قرار قبلی به کاخ رفت. تشریفات همان و سفره همان و گربه های بازیگر همان ! شاه که مغرورانه تکرار مراسم دیروز را تأکیدی برصحّت حرفهایش می دید، زیر لب برای شیخ رجز میخواند  که در این زمان، شیخ موشها را رها کرد. هنگامه ای به پا شد یک گربه به شرق، دیگری به غرب، آن یکی، شمال واین یکی،جنوب! واین بار شیخ دستی برپشت شاه زد و گفت: شهریارا! یادت باشد اصالت  گربه، موش گرفتن است گرچه "تربیت" هم بسیار مهم است ولی" اصالت " مهم تر!


یادت باشد با "تربیت" میتوان گربه را  رام  و آرام کرد ولی هرگاه گربه موش را دید، به اصل و ”اصالت" خود بر می گردد و شیر نا اهل و نا آرام و درنده می شود.  


  • دلسپرده


🔅به اسلام رحم کنید...
🔻آیا غیر از این است که مردم دین خود را از روحانى و اسلام شناس یاد مى گیرند؟ آیا اگر اسلام شناس دنیاپرست شود مردم از او بیزار نمى شوند؟ اگر مردم از روحانى بیزار شوند گمراه نخواهند شد؟ در آن صورت، مسئول گمراهى آنها چه کسانى خواهند بود؟


🔻زهد براى روحانى «واجب» است؛ چون او الگوى اسلام است و مردم دین خود را از او مى آموزند. بنابراین، باید به او اعتماد داشته باشند و وقتى به او اعتماد مى کنند که او را دنیاپرست نبینند.


🔻روحانیون باید ساده زیستن را در خود زنده کنند وگرنه، نه تنها خود فاسد خواهند شد بلکه مسؤولیت افساد جامعه نیز بر گردن آنها خواهد بود.


🔻در اصول کافى، با سلسله سندهاى معتبر روایتى وجود دارد که مضمون آن چنین است: «اگر دو گرگ گرسنه به گله اى که چوپان ندارد حمله کنند آنقدر به آن ضرر نمى زنند که حبّ مال و ریاست به دین مسلمان ضرر مى رساند.»


🔻به طور کلى، گرایش به مسائل مادى و در صدد توسعه زندگى بودن و فراهم کردن وسائل رفاه براى روحانیت بسیار خطرناک است.

  • دلسپرده


♨️ساوثرد، کنسول امریکا در ایران می‌نویسد: «مردم محتضری بودند که در طول جاده بـه خاک افتاده بودند. زیر آفتاب سوزان، مگس‌ها چشم‌های شیشه مانند و به‌طور غیرطبیعی بـزرگ آن‌ها را می‌خوردند و از آن‌جا کـه تـوانی برای بلعیدن یا حرکت نداشتند، برگ درختان و علف‌ها از دهانشان بیرون زده بود».


🔺داناهو، خبرنگار جنگی و افسر اطلاعات انگلیس می‌نویسد: «اجساد چروکیده زنان و مردان، پشته شده و در معابر عمومی افتاده‌اند. در میان انگشتان خشکیده آنـان، هم‌چنان مشتی علف که از کنار جاده کنده‌اند و یا ریشه‌هایی که از مزارع درآورده‌اند به چشم می‌خورد؛ با این علف‌ها می‌خواستند رنج ناشی از قحطی و مرگ را تاب بیاورند. در جایی دیگر، پابرهنه‌ای با چشمان گـود افـتاده که دیگر شباهت چندانی به انسان نداشت، چهار دست و پا روی جاده جلوی خودرویی که نزدیک می‌شد می‌خزید و درحالی‌که نای حرف زدن نداشت، با اشاراتی برای لقمه نانی التماس می‌کرد…»


🔺آدم‌خواری از زور گرسنگی تـا آنـ‌جا رواج پیدا می‌کند که تعداد زیادی از آن‌ها را اعدام می‌کنند. آدم‌رباها عموماً زنان بودند و ربوده شده‌ها، کودکان.


نانوایی‌ها ناچار بودند آرد را با خاک اره مخلوط کنند و باز هم با بهای گزاف، بـه مـردم نمی‌رسید.


🔺کالدول و ساوثرد در شگفت‌اند که چرا از همسایگان شرقی و غربی ایران، هند و بین النهرین که غله و آذوقه فراوان داشتند، چیزی وارد نمی‌شود؟ و حتی بدتر از این، چرا در شرایط قحطی کشور، انگلیس اقدام بـه خـرید هـمان اندک آذوقهٔ موجود در بازار بـرای سـربازانش مـی‌کند و با این کار، هم بازار ایران را از آذوقه تهی می‌سازد و هم باعث گرانی بیش از پیش می‌شود. درحالی‌که می‌توانست از هند که مستعمره‌اش بـود، آذوقـه وارد کـند.


نویسنده در فصل پنجم به تفصیل به این مـاجرا و چـرایی آن می‌پردازد. اگرچه دولت در ظاهر می‌خواهد قحطی را  کنترل کند، اما عملاً توانایی این کار را ندارد. در برخی شهرها، بزرگان گرد هم مـی‌آیند و تـا حـدودی به یاری قحطی‌زدگان می‌شتابند. اما باز هم قحطی ادامه مـی‌یابد تا بهار ۱۹۱۹ که بر اثر برداشت خوب غله، قیمت‌ها هم کمی کاهش یافته و اوضاع بهتر می‌شود.


  • دلسپرده



برآورد می‌شود که در قحطی بزرگ ۱۲۹۶–۱۲۹۸ هجری شمسی (۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ میلادی) چیزی بین ۸ تا ۱۰ میلیون نفر در ایران فوت شده باشند. محققان مجموعه‌ای از قحطی، مالاریا، آنفلوآنزا، و اعتیاد فراگیر به تریاک را علت این مرگ و میر بزرگ می‌دانند.


برخی از محققان از جمله محمدقلی مجد، بر این باور هستند که تا ۴۰ درصد جمعیت ایران در این زمان، فوت شده‌اند. آنچه در پی می‌آید بیانگر برداشت این محقق از این مسئله تاریخی در کتاب قحطی بزرگ است:


با وجود اعلام بی‌طرفی ایران در جنگ جـهانی اول، کـشورهای درگـیر این بی‌طرفی را نادیده گرفته و خاک کشورمان را مـحل تـاخت و تازشان کردند. روسیه و انگلیس خاک کشور را میان خودشان تقسیم کردند و با انقلاب ۱۹۱۷ روسـیه، تقریباً تـسلط انگلیس بر سراسر خاک ایران کامل شد.


ایران زمانی به بزرگ‌ترین فاجعهٔ خود دچار آمد که تمام خـاک ایـران و کشورهای هم‌جوارش در شرق و غرب، علاوه بر خلیج فارس در اشغال نظامی انگلستان بـود. از هـمان آغـاز، انگسلتان دست به تبلیغات ماهرانه‌ای زد تا مسئولیت و تقصیر فاجعهٔ قحطی ایران متوجه روس‌ها و عثمانی‌ها کـند. امـا ، ترک‌ها و روس‌ها پیش از بروز قحطی، ایران را ترک کرده‌بودند .


ظاهراً مؤسسات خیریهٔ امـریکایی در آن دوران، بـیشترین تلاش‌ها را برای یاری قحطی‌زدگان داشتند، تلاش‌هایی که انگلیسی‌ها جلوی آن را گرفتند و اجازهٔ ورود مواد غذایی بـه خـاک کشورمان را ندادند.


قحطی در این زمان در همه ایران شایع شده بود: علاوه بر تهران، گزارشاتی از قحطی کـاشان، اصفهان، قم، مشهد، جلفای آذربایجان، اردبیل، آستارا، کردستان، همدان، کرمانشاه، انزلی، قزوین، سلطان‌آباد، قصر شیرین، تبریز ارومیه، ساوجبلاغ، شیراز، رشت، و فیروز آباد وجود دارند.


وضعیت به گونه‌ای بود که به توصیف کالدول، وزیر مختار آمریکا در ایران «متکدیان چند برابر شده و صدها تن از آن‌ها در خیابان‌ها به شـکلی اسـفبار می‌گریند و گدایی می‌کنند…». فشار گرسنگی به حدی است که «مردم علف، سگ، مردار حیوانات، و حتی انسان را می‌خورند»



  • دلسپرده